مشخص کردن هزینه در حسابداری صنعتی از مهمترین کارهایی است که توسط حسابدار صنعتی انجام میشود، در واقع در حسابداری صنعتی گزینهای که در آن به شدت مورد محاسبه قرار داده میشود میزان هزینههایی است که برای هر کسب و کار به وجود میآید البته بیشتر برای کسب و کارهایی میباشد که به تولید محصول مشغول میباشند.
تولید محصول اثربخشی و اهمیت بسیار بالایی دارد؛ زیرا محصول است که میتواند باعث ایجاد سود شود و هدفمندی که برای این کار وجود دارد به دست آوردن درآمد بیشتر است که هر چه درآمد بیشتر باشد میزان رسیدن به موفقیت در کار و تولیدهای بیشتر نیز میسر میباشد و باید این مطلب را در نظر داشت که بیشتر افراد که با فعالیتهای حسابداری بیگانه هستند نمیتوانند تمامی فرایندهای حسابداری را خودشان انجام دهند به همین خاطر باید از یک حسابدار خردمند در این زمینه بهره ببرند.
با این حال برای هزینهها نیز دسته بندیهایی وجود دارد که باید هر یک از این دستهها را مورد ارزیابی قرار داد با توجه به این نکته باید گفت که هر چه میزان برآوردی که برای هزینههای موجود میشود در حسابداری صنعتی به کار برده میشود باید در نظر داشت و به شکل مطلوبی نیز از آن بهرهمند شد.
در این میان باید گفت که یکی از این دسته بندیهایی که باید از آن به شکل قابل قبولی استفاده کرد این است که بتوان دسته بندی مشخصی را برای آن به کار برد.
دسته بندی طبیعی برای هزینهها
از آنجا که کاربرد حسابداری صنعتی برای کسب و کارهای مختلف زیاد است دسته بندیهای مختلفی برای مشخص کردن هزینهها وجود دارد، یکی از انواع دسته بندی که در حسابداری صنعتی برای هزینهها به کار برده میشود دسته بندی طبیعی میباشد، در این رابطه باید گفت که دسته بندیهای طبیعی شامل:
- هزینه تولید
- هزینه غیر تولید
همان طور که از نام هر یک از این دو فاکتور نیز میتوان مشاهده کرد این نکته نیز دارای قابلیت بسیار بیشماری است که بتوان از آن برای ساخت و ایجاد تولید استفاده کرد در این رابطه باید گفت که هر چه بتوان از هزینههایی که برای ساخت یک محصول ایجاد میشود کم کرد میتوان میزان سود را از طرف دیگر افزایش داد و حالت بهتری را برای آن به دست آورد.
هزینههای دیگری که در بخش غیر از تولید به دست میآیند نیز باید مورد ارزیابی قرار داده شوند. هزینههایی که در بخشهای اداری سازمان امکان دارد ایجاد شود بنابراین تنها بخش تولیدی نیست که میتواند هزینههایی را در برداشته باشد بلکه هزینههای موجود برای قسمت اداری نیز باشد به شکل مشخصی در نظر گرفته شود در اصل باید این مطلب را در نظر داشت که هر چه میزان هزینههایی که به صورت مشخص ایجاد میشوند در نظر گرفته شوند میتواند حالت بهتری را ایجاد کند که این حالت بهتر همان سود آفرینی میباشد.
سود آفرینی در کم کردن هزینهها نیز اتفاق میافتد که البته این کار را نیز باید حسابدار انجام دهد و در اصل فعالیتی که حسابدار در این زمینه میتواند انجام دهد بسیار ارزشمندتر از آن است که بتوان به شکل موثری از آن استفاده کرد. قسمتهایی که به فروش محصولات اختصاص دارند نیز گزینه دیگری است که میتواند هزینههای یک سازمان را افزایش دهد. این که محصول به چه صورت به فروش میرسد و آیا هزینههایی که برای فروش ایجاد میشوند میتوانند درصد بالایی از آن را در بر بگیرند یا این که اندک هزینهای را میتوان به آن اختصاص داد.
بنابراین هزینهها به دو صورت میتوانند دسته بندی شوند. یکی از دسته بندیهایی که برای آنها در نظر گرفته میشود هزینههایی است که به صورت مستقیم به وجود میآیند و دسته دیگر هزینههایی میباشند که به صورت غیر مستقیم ایجاد میشوند. هزینههای مستقیم دخل و تصرف بسیار زیادی بر روی محصولات دارند و باید این نکته را مورد ارزیابی قرار داد که این هزینهها میتوانند به شکل مستقیم بر روی محصول تاثیر داشته باشند. تمامی این مباحث در دورههای آموزش حسابداری صنعتی در اصفهان توسط اساتید آموزش داده میشود.
هزینههایی که به شکل غیر مستقیم به وجود میآیند نیز نمیتوانند در تولید محصول دخالتی داشته باشند در اصل میتوان این نوع از هزینهها را ناشی از خدماتی دانست که بسیاری از شرکتها برای این که بتوانند محصولات خود را به فروش برسانند از آنها بهرهمند میشوند.
با این حال باید گفت که هر چه میزان هزینههایی که به دست میآیند بررسی شوند و نوع آنها به شکل دسته بندی شده مشخص شود میتوان رسیدگی بهتری را در رابطه با آنها به دست آورد.
در این صورت بسیاری از حسابداران که در زیرشاخه صنعتی توانستهاند فعالیتهای خود را انجام دهند شکل درستی را به کار بردهاند و آن هم میزان دسته بندیهایی است که برای هزینههای موجود برای هر سازمان و تولیدی به کار میبرند که میتواند به صورت همزمان تمامی روند و مسیر حرکتی تولیدیها را به صورت شفاف بیان سازد.
- نکته
باید این نکته را نیز فراموش نکرد که از هزینههایی که بسیار کوچک و ناچیز هستند نباید گذشت و باید به شکل مطلوبتری از آنها استفاده کرد. در اصل این مطلب بسیار ارزشمند است که بتوان از هزینههای ایجاد شده به درستی استفاده کرد هر چه هزینهها به میزان کافی مشخص شوند برآورد آنها نیز راحتتر صورت میگیرد.
بنابراین یک حسابدار حرفهای هیچ هزینهای را در رابطه با محاسباتی که برای امور مالی انجام میدهد نادیده نمیگیرد و در اصل به آن اهمیت بسیار زیادی میدهد تا بتواند به شکل درست و موثری مسیر خوبی را برای آن رقم بزند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.